پسرم ... صدرا

ساخت وبلاگ
روزی که حاج آقا فوت شده بودن و تو جاده داشتیم میرفتیم خیلی ناراحت بودیم... انگار این جو رو حس کرده بودی... بهت گفتم صدرا امیرحسین، امیرعلی، مهدی کوچیکه و مهدی بزرگه اونجان. پرسیدی: دیگه کی هست؟ گفتم: همین! با خنده گفتی همین هم هست و زدی زیر خنده... وقتی هم رسیدیم گفتی خوب شد که رسیدیم کم مونده بود نرسیم :)))   وقتی میگم: "الهی به امید تو!"، میگی: "نه، الهی به امید شما!". به دسته های موتور میگی شاخک!  چند روز پیش ازم پرسیدی: مامان، خدا چرا پشه ها رو آفریده؟ منم خیلی حوصله نداشتم گفتم نمیدونم... راستش رو هم بخوای نمیدونم... بعد گفتی من میدونم برای اینکه اینجا زندگی کنن پسرم ... صدرا...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : پسرک هیچی نداشت,پسرک حلب,پسرک تنها,پسرک شیطون,پسرک عاشق,پسرک لبو فروش,پسرک عاشق تنها,پسرک روزنامه فروش,پسرک بی قلم,پسرک فقیر, نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 2:22

همیشه عکس انتهایی وبلاگت رو خیلی دوست داشتم...

پسرم ... صدرا...
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : خدایا شکرت,خدایا شکرت به خاطر عشقم,خدایا شکرت به انگلیسی,خدایا شکرت که هستی,خدایا شکرت شعر,خدایا شکرت برای سلامتی,خدایا شکرت که,خدایا شکرت بابت همه چیز,خدایا شکرت بخاطر,خدایا شکرت که سالمم, نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 13 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:42

این روزها سوالهایی از من میپرسی که گاهی تو جوابش میمونم:   خونه خدا کجاست؟  خدا صدای ما رو میشنوه؟ ما چی صدای خدا رو میشنویم؟ خدا ما رو برای چی آفریده؟ فرشته ها رو برای چی آفریده؟ خدا چیا رو آفریده؟ اگه خدا نباشه چی میشه؟ خدا ما رو چه جوری آفریده؟ فرشته ها چی کار میکنند؟  مامان دارن؟  اگه امام زمان شهید بشه چی میشه؟ دیگه امام نداریم؟ چرا دعا نمیکنیم امام زمان بیاد بیرون؟ چرا باید نماز بخونیم؟ جواب دادم چون خدا گفته... ما که صدای خدا رو نمیشنویم!!! پسرم ... صدرا...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : سوالات فلسفی جالب,سوالات فلسفی,سوالات فلسفی صندلی داغ,سوالات فلسفی کودکان,سوالات فلسفی بی جواب,سوالات فلسفی عاشقانه,سوالات فلسفی سخت,سوالات فلسفی کوتاه,سوالات فلسفی دینی,سوال فلسفی, نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 16 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:42

امروزبرای دومین بار با هم رفتیم دکتر. مطب دکتر توی بیمارستانه. از بعد از عید دیگه نمیری رنگین کمان به خاطر همین مجبور شدم با خودم ببرمت. با هم رفتیم برای انجام nst. خانم پرستار دستگاه رو وصل کرد، دستورات لازم رو داد و گفت تکون نخورم تا نیم ساعت. بعد رفت بیرون. صدای قلب نینی هم تالاپ تولوپ میومد. در همین حین گفتی مامان من دستشویی دارم منم که نمیتونستم تکون بخورم دوتایی با هم خانم پرستار رو صدا زدیم و بهش گفتم که راهنماییت کنه بری دستشویی. وقتی برگشتی دیدم شلوارت رو دو دستی گرفتی که نیوفته گفتم بیا دکمه ات رو ببندم که دیدم بعععععله کش رگلاژ شلوارت پاره شده... پسرم ... صدرا...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 41 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:42

- مامان زنبورا چیکار میکنن؟ -  عسل درست میکنن. -  پروانه ها چیکار میکنن؟ - کار خاصی انجام نمیدن. -  چرا بعضی حشره ها بیکارن!!!   - کیا رو ما نمیتونیم ببینیم؟ - منظورت رو متوجه نمیشم!!! - مثلا خدا، امام زمان که قایم شده...   رفتیم آزمایش خون دادیم، چسب شکلدار زدن به جای آمپول. اومدیم خونه بعد از چند ساعت میپرسی مامان آب بخوره به برچسبم اشکال نداره؟!!   همجنان سوالات فلسفی ادامه داره... اون کسی که خدا اولین نفر آفریده کی ازش نگهداری کرده؟ مامان بابا که نداشته!!! کی براش اسم انتخاب کرده؟!!! پسرم ... صدرا...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:42

یه شب قبل از خواب و بعد از دیدن خندوانه میگی مامان حرف خ رو یاد گرفتم دیگه دارم بزرگ میشم.

من هم دستی کشیدم روی سرت و گفتم آره ماشاالله داری بزرگ میشی...

دیدن بزرگ شدن بچه ها هم شیرینه و هم یه جورایی تلخ...

تلخیش برای اینه که میبینی زمان داره مثل برق و باد میگذره و اینکه دارن از دنیای دوست داشتنی بچگیشون فاصله میگیرن...

پسرم ... صدرا...
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : دارم بزرگ میشم,من دارم بزرگ میشم, نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 37 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:41

یک هفته است که صدرا داره میره مدرسه و امروز اولین روزیه که قراره نهار رو تو مدرسه بخورن و تا ساعت سه بمونن مدرسه... خودش که از شروع درس و مدرسه خیلی خوشحاله و میگه حس خوبی دارم.

منم یه حس خاصی دارم از بزرگ شدنش و مدرسه رفتنش و از اینکه قراره با سواد بشه. یه حس خوشحالی و دلتنگی و دلشوره...

خدایا پسرم رو به تو میسپارم و ازت میخوام پشت و پناهش باشی.

پسرم امیدوارم موفق باشی و قبل از هر چیز درس انسانیت رو بیاموزی که سواد ظاهری به تنهایی مشکل گشا نیست بلکه خیلی اوقات مشکل ساز هم هست.

پسرم ... صدرا...
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : پیش به سوی مدرسه,پیش به سوی دبستان,پیش به سوی دبستان نی نی سایت,پیش به سوی دبستان نی نی,پیش به سوی ششم دبستان, نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 14 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:41

اولین باره که دارم اینجا از دخترکم مینویسم. داری بزرگ میشی و هر روز بیشتر از دیروز دل من و بابات رو میبری خیلی حرفها هست که فرصت نشد بنویسمشون از بزرگ شدنت، قد کشیدنت، شیطنتات، یاد گرفتن کارا و کلمات جدید و ... فقط میتونم بگم داشتنت خیلی شیرینه... خدا رو شکر بخاطر داشتنت. چند ماه پیش بود بابایی تازه از سر کار برگشته بود خونه... طبق عادت همیشگیت دویدی سمت در و آسانسور و گفتی: "سَ" به معنای سلام. هم برای من و هم برای بابایی خیلی جالب بود این کارت و من خیلی خوشحال شدم که یکی از اولین کلماتی که یاد گرفتی سلام ه :).   پسرم ... صدرا...ادامه مطلب
ما را در سایت پسرم ... صدرا دنبال می کنید

برچسب : فاطمه مناقب,فاطمه منفرد پویا,فاطمه منتظری,فاطمة من المهد الى اللحد,فاطمه منصوری,فاطمة منصور,فاطمة من القنيطرة,فاطمة مني وانا منها,فاطمه منوچهری,فاطمة منصور بن زايد, نویسنده : 9sadra-nevesht7 بازدید : 29 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 18:41